«دیزاین و بیمارستان» شاید کلماتی باشند که چندان مکمل یکدیگر نیستند! همه چیز از آنجا شروع شد که بیمارستان و اتاق زایمان شبیه هیولا معرفی شد! سالها از دردهای وحشتناک زایمان طبیعی نوشتند و خلق الله را با واژهای به نام «سزارین» مأنوس کردند. اتاق زایمان جایی پراسترس معرفی شد که همسری نگران ساعتها آن را وجب میکند و در نهایت باز میشود و هیولا او را میبلعد! در آن سوی در هم زنی فریاد میکشد و در همه لحظات به این فکر میکند که چه فرزندانی که سر زایمان بیمادر شدند و شاید این درد او را بکشد! این تصوری بود که از زایمان ساختند، بیآنکه روی دیگر آن را نشان دهند! به دنبال چنین سیاهنمایی، کادر درمان و پزشکی تلاش کردند جلوههای زیباتری از این لحظات را نشان دهند، اما کاش ماجرا به همان سبد گل و گلآرایی ساده منزل و شیرینی خرید ضروری وسایل نوزاد ختم میشد و اصل ماجرا با تجملگرایی و رفتارهای افراطی زیر سؤال نمیرفت.
۱) دیزاین اتاق زایمان
نوشتند دیزاین اتاق زایمان اثر قابل توجهی بر سلامت مادر دارد، اما سؤال این است که آیا دستهگل و بادکنک و تور و خرس عروسکی زایمان را راحت میکند؟!
وقتی با یکی از دیزاینرهای پرطرفدار اینستاگرام تماس گرفتم و پرسیدم شیوه تزئین شما به چه نحو است، اولین جملهای که گفت این بود: «زوم مجموعه و دکور اصلی اروپایی است.» خواستم بیشتر توضیح بدهد که گفت: «بیشتر با تور کار میکنیم و سبک اروپایی.»
از هر پنج کلمهای که میگفت یکی لفظ «اروپایی» بود. دوست داشتم خبرنگار نبودم و میپرسیدم دقیقاً اروپاییها چه مدلی هستن که شما تلاش میکنید دکور تولد نوزاد در بیمارستان به همان شکل باشد!
گفتم شاید من اطلاعات محدودی دارم. خاطرم آمد چندی پیش یکی از دوستانم که به تازگی به فرانسه مهاجرت کرده است، فیلم زایمان خودش را ارسال کرد و در آن فیلم بدون هیچ گونه تجملات و به سادگی تنها و تنها از لحظه گریه نوزاد در لحظه تولد فیلمبرداری کردند. از چند نفر اطرافیانی که خارج از کشور و عمدتاً در کشورهای اروپایی هستند، پرسیدم موقع تولد نوزاد در بیمارستان دیزاین گل و بادکنک و تور دارند؟! نه! نهایتاً پاسخ منفی بود، بلکه با ممنوعیت هم مواجه هستند. جدا از ممنوعیت و محدودیت، وقتی بهترین بیمارستانهای جهان را رصد میکنیم، حرف از آخرین تکنولوژی روز دنیا و خدمات بهتر و رسیدگیهای درجهیک است، اما در مقابل بیمارستانهای خصوصی در کشور ما پرچمدار تجملات شدهاند. به جای اینکه زمان، انرژی و هزینه صرف خدماتدهی بهتر شود، همه این موارد صرف مواردی میشود که جز برای نمایش نیست!
چرا برای زایمان راحتتر کلاسهای آموزشی و اختصاصی برای مادران در همان بیمارستان گذاشته نمیشود و جبران خلأهای آموزشی را بیمارستانهای خصوصی نمیکنند؟! آیا جز این است که ارائه چنین خدماتی دریافت مبالغ هنگفت و سودآوری بالاتر است؟! قصه در همین جا به سر نمیرسد! نوزاد از دوره جنینی آلبوم عکس دارد. ابتدا یک سونوگرافی سه بعدی از نوزاد و بعد هم سپردن آن به آتلیه یا مؤسساتی که درگیر چنین تشریفاتی هستند. طبق تحقیقات میدانی روزنامه جوان آتلیههای عکاسی در تهران چیزی بیش از ۵میلیون تومان پول میگیرند تا با سونوگرافی سه بعدی از جنین، آلبوم عکس درست کنند، البته که دست زیاد شده و در رقابت با بیمارستان و تیم تخصصی، عکاسان هم میگویند که مراسم عکاسی از نوزاد در نخستین ساعات تولد را هم متقبل میشوند و پدر نوزاد با تیم عکاسی به بیمارستان میرود.
۲) گلآرایی منزل و عکاسی
دیزاینرها جیب زن و شوهرهای جوان را به این سادگیها رها نمیکنند و تا منزل آنها را همراهی میکنند. طبق گفتوگویی که با یک دیزاینر داشتم، دیزاین اتاق نوزاد، دیزان ورودی در منزل و گلآرایی با پکیجهای مختلف هم انجام میشود. شروع هزینه از ۳ میلیونو ۶۰۰ تا ۱۵ میلیون تومان است! البته هزینه عکاسی نوزاد هم جداگانه حساب میشود. عکاسی نوزاد هم باز به سبک اروپایی و در منزل! (همچنان هم سؤال بزرگم این است مگر ایرانیبودن چه اشکالی دارد که باید از اروپاییها تقلید کنیم؟)، البته در ادامه هم تأکید میکند: «سبک عکاسی ما سبک تکراری آتلیههای عکاسی نیست بلکه با تم خانه و اتاق نوزاد هماهنگ میشویم و در محیط عکس میگیریم.»
بیشتربخوانید
۳) سیسمونی وارداتی
این تنها شروع یک تولد است. هر چند پیش از این باید از هزینههای سرسامآور و عجیب تهیه یک سیسمونی نوشت. زوجهای جوان از شدت هیجان و ذوق زیاد در دام تبلیغات اغواگرانه فروشندگان آنلاین یا حضوری میافتند و یکسری وسایلی را برای نوزاد خود میخرند که حداقل در چند ماه اول یا شاید هم هرگز به آن نیاز پیدا نکنند؛ میز مخصوص تعویض پوشک! سطل دردار مخصوص پوشک! تاب یا گهواره برقی نوزاد! جعبه موسیقی و جعبه تولید صوت! مانیتورهای مخصوص نوزاد! دماسنج اتاق کودک! شنل شیردهی! مبل کودک! روروئک! غذاساز کودک! انواع قابلمههای لعابی یا تفلون! و استریلایزر. در مقابل تمامی موارد علامت تعجب باید گذاشت چراکه بعد از خواندن آن تنها این سؤال به ذهن میآید که آیا اگر چنین وسیلهای نباشد، جایگزین دیگری وجود نخواهد داشت یا آیا فقدان آن موجب صدمه به مادر یا نوزاد میشود؟! سؤال دیگر این است که چرا تمامی این لوازم باید یک جا خریداری شود؟! به قول امروزیها اکسسوریهای ریز و کوچک هم بماند! فلان پیج، فلان مدل اسم را دیزاین میکند که مناسب اتاق نوزاد است و فلان پیج هم فلان مدل شیشه شیر و پستانک را دارد. بماند که وسایل ضروری هم غرق تجملات برای انتخاب برندهای خارجی شده است و هزینههای میلیونی باید برای خرید یک کالسکه وارداتی داد. در برخی مناطق تهران هزینه خرید یک کالسکله وارداتی تا ۷۰ میلیون است. رواج چنین مصادیقی حتی در میان خانوادههای مذهبی هم باب شده است.
۴) هِلو بِیبی، تاتی پارتی و گودبای پمپرز
حالا بعد از خرید این لوازم باید زمانی را تعیین کرد تا اقوام برای دیدن سیسمونی به منزل تشریف بیاورند و بازدید میدانی داشته باشند تا کم و زیاد آن تا ماهها نقل دهان این و آن باشد، البته به دنیا آمدن فرزند به همین مراسم ختم نمیشود. اقوام وخویشاوندان و دوستان پیش از این و درست در همان ماههای ابتدایی برای شرکت در مراسم تعیین جنسیت وعده گرفته شدند؛ جشنی مفصل و مشهور که به جای والدین، اطرافیان از جنسیت اطلاع پیدا میکنند و تدارک جشن را میبینند! در این میان پزشکان هم هماهنگشده هستند و البته که در جای خود جالب است که درگیر چنین مسیری شدهاند که شاید در جای خود گزارش دیگری را بطلبد! هِلو بِیبی و جشن دندان درآوردن، جشن گودبای پمپرز یا همان از پوشک گرفتن، جشن حذف پستانک و شیشه شیر، تاتیپارتی و ختنه سورون را نیز باید به پکیج کامل این تجملات اضافه کرد تا مراحل تولد یک نوزاد تکمیل شود. یکی از عجیبترین خدمات این مؤسسات تست روانشناسی از کودک برای انتخاب تم است، باز هم یک هزینه میلیونی دیگر تا شخصیت کودک را شناسایی کنند و براساس آن تم پیشنهادی برای مراسمات مختلف بدهند.
در چنین تستهایی پرسیده میشود که کارتون مورد علاقه کودک یا اسباببازیهایی که او بیشتر به آنها تمایل دارد، چیست تا با توجه به تمام این موارد، تم مورد نظر برای تولد یا بقیه مراسمی که قرار است برایش بگیرند پیشنهاد داده شود.
تجملات در موضوع تولد فرزند تا جایی در حال عادیانگاریشدن است که اگر کسی خلاف این تجملات گام بردارد، غیرعادی محسوب و حتی به زعم دیگران به لحاظ اقتصادی ضعیف دیده میشود. افزون بر این رواج چنین تجملاتی باعث شده است بسیاری از زوجهای جوان قید فرزنددار شدن را بزنند چراکه تصور میکنند در نبود چنین لوازمی با مشکلات مواجه میشوند و بزرگ کردن کودک دشواریهای بسیاری خواهد داشت.
بله قطعاً فرزندآوری، هم به لحاظ مادی و هم معنوی سخت است و کسی منکر آن نیست، اما صحبت از تغییر شرایط و پذیرش آن به نحو درست است. بیراه نیست اگر بگوییم برای برخی خانوادهها و به خصوص بلاگرهای فضای مجازی انگیزه فرزندآوری همین تبلیغات و نمایشهای تولد یک کودک است. کودک خود را وسیله خودنمایی میکنند، بیآنکه از حقوق او مطلع باشند. ادعای فرهیختگی و سواد میکنند، در حالی که کوچکترین ارزش و احترامی برای فرزندی که به این دنیا آوردهاند، قائل نیستند.
باید در آخر فقط یک سؤال پرسید که آیا این همه هزینه را نمیتوان در راه و مسیر کمک به نیازمندان یا تربیت بهتر فرزند به کار گرفت؟
منبع: روزنامه جوان
حق این گروه تو هلو پارتی وگودبای پمپرز و...اون دسته اوله...
معمولاذخیری هم تو این زندگی ها نیست واین کارها برا رو پوشانی نکبت های موجود تو زندگی هاشونه..ارزو دارن یک دقیقه جای همون ادم فقیر محبت وصداقت و...داشته باشن
روز هفتم می بریم زیارت امام رضا علیه السلام ۶ ماهگی می بریم پابوس امام حسین علیه السلام
خوشا به حالتون